مسئله 1411- خمس را بايد در اين زمان به
مجتهد جامعالشّرایط يا وكيل او بدهند كه آنها صرف سادات فقير و تقويت اسلام
مخصوصاً اداره حوزههاى علميّه بنمايند، و اگر خود بخواهد به سيّد فقيرى بدهد يا
به مصرف ديگرى برساند، بايد از مجتهد جامعالشّرایط يا وكيل او اجازه بگيرد و بدون
اجازه نمىتواند آن را به مصرف برساند.
مسئله 1412- انسان بايد خمس را براى انجام
فرمان خداوند عالم بدهد؛ پس اگر ريا كند، يعنى براى نشاندادن به مردم خمس بدهد،
بايد دوباره خمس را بدهد، خواه فقط براى مردم باشد يا خدا و مردم هر دو را در نظر
بگيرد.
مسئله 1413- به سيّدى كه در سفر درمانده شده
اگر سفر او سفر معصيت باشد، نبايد خمس بدهند، مگر اينكه توبه كرده باشد و از اين
به بعد سفر او سفر معصيت نباشد.
مسئله 1414- سيّد علاوه بر اينكه بايد فقير
باشد، بايد دوازده امامى باشد و آشكارا معصيت نكند.
مسئله 1415- به سيّدى كه معصيتكار است، اگر
خمس دادن كمك به معصيت او باشد، نمىشود خمس داد و به سيّدى هم كه آشكارا معصيت
مىكند، گرچه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد. نبايد خمس بدهند.
مسئله 1416- اگر كسى بگويد سيّد هستم،
نمىشود به او خمس داد، مگر آنكه ثقهاى سيّد بودن او را تصديق كند يا در بين مردم
معروف باشد كه سيّد است.
صفحه 214
مسئله 1417- كسى كه زنش سيّده است، نمىتواند
خمس بگيرد، ولى اگر او نمىتواند مخارج زن را بدهد، آن زن مىتواند خمس را بگيرد
تا به مخارج خود و ديگران برساند.
مسئله 1418- سرپرست بچّههاى سيّد، مىتواند به عنوان آن بچّهها
خمس بگيرد و مصرف كردن خود او هم مانعى ندارد.
مسئله 1419- كسى كه واجب النّفقۀ ديگرى است
(زن، اولاد، پدر، مادر) نمىتواند از او خمس بگيرد، مگر اينكه خمس را براى مخارجى
كه پرداخت آن بر عهدۀ نفقه دهنده نيست، بگيرد.
مسئله 1420- سيّد فقير نمىتواند بيشتر از
مخارج يك سالش خمس بگيرد، ولى براى چيزى كه احتياج به آن دارد نظير خانه، مىتواند
خمس بگيرد.
مسئله 1421- طلبهاى كه متديّن است و اشتغال
به تحصيل دارد، مىتواند شهريه بگيرد گرچه فقير نباشد و مالك هم مىشود.
مسئله 1422- اگر در شهر، حاكم شرع يا وكيل او
نباشد، بايد خمس را به شهر ديگرى ببرد و اگر خمس از بين برود، چيزى بر او واجب
نيست، مگر آنكه در نگهدارى آن كوتاهى كرده باشد.
مسئله 1423- اگر خمس را از خود مال ندهد و
قيمت او را بدهد، بايد به زيادتر از قيمت واقعى حساب نكند، چنانکه اهل خمس
نمىتواند خمس را بگيرد و به مالك ببخشد، مگر اينكه مصلحت مهمى باشد نظير كسى كه
فقير شده و خمس بدهكار است و چارهاى ندارد، مىتوان خمس را به او بخشيد.
مسئله 1424- كسى كه از مستحق طلبكار است و
مىخواهد طلب خود را بابت خمس حساب كند، بهتر آن است كه خمس را به او بدهد و بعد
مستحق بابت بدهى خود به او برگرداند، ولى اگر با اذن حاكم شرع باشد، اين كار نياز
نيست.